کلینیک امید تهران: گاهی میتوان درمان سرطان را بهجای بیمارستان یا کلینیک در منزل انجام داد.
قرصها، شیمیدرمانی وریدی، آنتیبیوتیکهای وریدی، تزریقات زیرجلدی، تزریقات عضلانی و تعداد دیگری از درمانها را میتوان در منزل انجام داد. در این باره با پزشک خود صحبت کنید.
مصرف به موقع داروها و توجه به عوارض جانبی احتمالی اهمیت دارد.
معمولاً یک پرستار آموزش دیده به منزل شما میآید تا علاوه بر آموزش نحوة درمان در منزل را کنترل کند.
مراقبین چه کار میتوانند بکنند:
در صورت عدم توانایی بیمار نحوة استفاده از داروها را فرا بگیرید. اگر شما تزریقات را انجام میدهید مراقب تماس با سوزن باشید. قبل از شروع تزریق قوطی نگهداری سوزن را نزدیک بیمار بگذارید.
بهمحض اتمام تزریق سوزن وسرنگ را در قوطی بریزید. قبل از دور انداختن سوزن درپوش آن را نگذارید. شمارۀ تلفن تماس پزشک را همراه داشته باشید. اگر پرستار برای کمک به شما به منزل میآید شمارۀ تماس او را هم برای پرسیدن سؤالات در اختیار داشته باشید.
در موارد زیر با پزشک تماس بگیرید.
نیاز به تجویز مجدد داروهای قبلی
ریختن یا از بین رفتن داروها یا استفراغ داروهای خورده شده.
اگر هر فردی غیر از بیمار داروهای وی را استفاده کرده باشد.
فراموشی در استفادة یک نوبت دارو
قرمزی، گرما، تورم و ترشح یا درد از محل تزریق
تب بالای 38 درجه از طریق دهان
عوارض جانبی شامل: تهوع استفراغ، اسهال یا درد
عدم توانایی تجویز یا استفاده از داروها به هر دلیل
ایجاد خارش، سرگیجه، تنگینفس و کهیر یا هر گونه علامتی از واکنش حساسیتی بعد از تزریق در این صورت قبل از تماس با پزشک با اورژانس تماس بگیرید.
کلینیک امید تهران: حمايت از بيمار سرطاني به اين معني نيست كه شما همه زندگيتان را تعطيل كنيد و با ترحم بخواهيد براي بيمار دلسوزي يا تلاش كنيد او را به مرحله قبول وضعيت جديد خود برسانيد، بدون اينكه خود اين واقعيت را پذيرفته باشيد و دائم به گريه و نااميدي وقت بگذرانيد. بهتر است مثل هزاران نفر ديگر در حد توانتان براي گذر از اين امتحان خدا تلاش كنيد. حمايت از بيمار سرطاني يعني كمك به تقويت بنيه جسمي، روحي و معنوي بيمار تا بتواند حتي از يك روز زندگي خود استفاده مفيد و لذتبخش كند. اگر ميخواهيد مراقب خوبي براي بيمارتان باشيد، بهتر است قبل از آن با اين راهها بهخودتان و بعد به بيمار كمك كنيد: توان جسمي، روحي و معنوي شما كه مراقب هستيد هم در اين دوران، اهميت مييابد. خودتان را فراموش نكنيد. اغلب ما جمله «مراقب خودت باش» را به ديگران ميگوييم درحاليكه ما اول وظيفه داريم مراقب خودمان باشيم چون اگر اينطور نباشد زود خسته ميشويم يا مراقبت اثرگذاري نخواهيم داشت.
سوز، سواد و سليقه براي مراقبت لازم است. مراقبي كه دلسوز نباشد حوصله شنيدن آهو ناله و حتي درددل بيمار را ندارد، پس مهربانيتان را حفظ كنيد؛ مراقبت خوب، آهسته و پيوسته است. يك مراقب با سليقه مثلا با ابتكاراتي شبيه برنامهريزي بلندمدت براي يك كارگروهي و دخالت دادن بيمار در فعاليتهاي اميدبخش با لحاظ شرايط او كمك ميكند تا اميد به زندگي بيمار را زنده نگه دارد.
اگر بيمار شما به انجام شيميدرماني توصيه شده باشد به اين معني نيست كه در وضعيت خطرناكي است اما بدانيد اين دوره سخت است. پس، از انتقال حرفهاي ناراحتكننده، برنامههاي روزانه تكراري و رفتوآمدهاي غيرضروري اجتناب كنيد تا از خستگي بيمار كم شود.
ذائقه غذايي در ايام شيميدرماني تغيير ميكند. اين را بهحساب حساس شدن افراطي بيمارتان نگذاريد و با او همدلي كنيد.
حمايت از بيمار سرطاني اگر شبكهاي باشد يعني چند نفر، هركدام بخش كوچكي از كارها را بهعهده بگيرند، نتيجه بهتري خواهد داشت.
از نخستين جلسات دائمي درمان بيمار وقت خود را بسنجيد و اگر قرار است مثلا تا يكماه دائم مرخصي بگيريد و او را تا جلسه شيميدرماني همراهي كنيد، بهتر است از همين حالا مراقبت معتدلي داشته باشيد مثلا براي روزهاي شيميدرماني او سرويس هماهنگ كنيد چراكه وقتي مراقبت شما كم شود، بيمار پيش خودش فكرهاي نااميدكنندهاي پيدا ميكند، مثل اينكه ديگر از من خسته شدند.
به فكر 3 نوع مراقبت باشيد
1 - مراقبت جسماني براي هر فرد سرطاني خاص اوست و بايد بهدنبال پيدا كردن شيوه مورد نياز بيمار خود باشيد. جسم بيمار ممكن است به مراقبت ويژهاي مثل پرهيز غذايي، غذاهاي تقويتي، ورزشهاي خاص و... نياز پيدا كند و شما بهعنوان فرد حامي براي مراقبت جسماني از بيمار سرطاني نياز به اطلاعات داريد. براي افزايش آگاهي خود ميتوانيد از ملاقات پزشك بيمار، خواندن كتاب، شركت در جلسات گروهي افراد مبتلا به سرطان و... استفاده كنيد. مثل هميشه نه افراط و نه تفريط داشته باشيد. برنامه دارويي، غذايي و... بيمار را با پزشك در ميان بگذاريد و به او اطمينان كنيد. اينكه فكر كنيد مثلا تعداد وعدههاي بيشتر غذاهاي گوشتي مقوي است يا... به بيمار كمك نميكند.
2- اين فقط جسم بيمار نيست كه در روزهاي بيماري خسته ميشود، روحيه بيمار شما در اين دوران بسيار آسيبپذير ميشود تا جايي كه شايد علاوه بر مشكلات جسماني دچار بيماريهاي روحي مانند افسردگي هم شود. افكاري كه از نااميدي برميآيد، از مهمترين فكرهاي آزاردهنده فرد بيمار است. روحيه اميدوار و با نشاط افراد سرطاني از مهمترين كمككنندههاي نتيجه گرفتن از اقدامات درماني است. سلامت رواني و جسماني 2 حلقه به هم متصلاند. اگر ميخواهيد به بيمارتان كمك كنيد سعي كنيد اگر حلقه دوم كه مربوط به جسم اوست آسيبي ديده، حلقه اول را حفظ كنيد. اين دو حلقه با هم ارتباط نزديكي دارند، طوري كه حفظ هركدام به بهبودي ديگري كمك ميكند. از راهكارهاي زير ميتوانيد براي بهبود تقويت روحيه بيمارتان كمك بگيريد:
من فقط ميدانم، چقدر وقت دارم: اغلب بيماران سرطاني از ترس مرگ، روحيه خود را ميبازند. تا حالا به اين فكر كردهايد كه فرق يك بيمار سرطاني با فرد معمولي از نظر نزديكي به مرگ چيست؟ گاهي سالها از شروع بيماري سرطان يك فرد گذشته اما او زندگي عادي خود را دارد و فردي كه سالم است بدون هيچ نشانه بر اثر تصادف، سكته و... جان خود را از دست ميدهد؛ پس فرق بيمار شما در بدترين حالت ممكن با شما فقط اين است كه او تقريبا ميداند چقدر مهلت براي زندگي دارد. استاد محمد شجاعي، نويسنده كتاب معروف آشتي با امام زمان و بسياري از كتابهاي حوزه خانواده، حوزه و دانشگاه و... در شرح حال زندگي خود ميگويد:
آزمايشهايم نشان داد كه مبتلا به سرطان شدهام اما بهنظر من لحظه قبل و بعد گفتن اين خبر تفاوتي نكرد. زندگي معمولي خودم را با سرطان ادامه دادم و شروع به جلسات شيميدرماني كردم. طي ساعتهاي حضورم در بيمارستان به نوشتن كتاب آشتي با امام زمان پرداختم و حتي گاهي كه وقت كم ميآوردم براي ساعتهاي شيميدرمانيام هم به مردم وقت مشاوره ميدادم و در بيمارستان جلسه مشاوره برگزار ميكردم و حالا پزشكان از برطرف شدن سرطانم ميگويند.
مهماني به شرط: ايام بيماري بهانهاي ميشود براي صلهرحم از بيمار؛ اين ديد و بازديدها نشانه علاقه و احترام فرد بيمار بين دوستان و اقوام است. اما اگر اين ديد و بازيدها از صبح تا شب باشد و مطابق با ميل بيمار نباشد ميتواند موجب پريشاني، فشار رواني و... او نيز شود. پس با برنامهريزي خانوادگي اين ملاقاتها را به نوعي ترتيب دهيد كه بيمار احساس راحتي كند.
بسيار سفر بايد تا...: سفرهاي تفريحي و زيارتي ميتواند كمك خوبي براي آرام كردن بيماران باشد.
خانه را آرام كنيد: دنبال مقصر نباشيد تا بدانيد چهكسي زمينه بيماري را ايجاد كرده مثلا فرد سيگاري، فردي كه ريشه ارثي سرطان داشته، بحث پيرامون مشكلات مالي و... چراكه پژوهشها نشان داده است كه خانههاي ناآرام احتمال اثر بخشي درمان سرطان را كم ميكند. خانه آرام ميتواند علاوه بر كمك به روحيه بيمار، جسم او را هم آرام كند.
گوش شنوا داشته باشيد: نيازي نيست هميشه براي گلايههاي فرد بيمار جوابي داشته باشيد، گاهي لازم است فقط صبور باشيد و با گوش شنوا، سخنان او را بشنويد تا آرام شود.
بيكاري ممنوع: بيكاري حتي در روزهاي عادي هم ميتواند به روحيه افراد صدمه بزند. اين توصيه براي بيماران سرطاني خيلي مهمتر است. تا جايي كه توان جسماني به بيمار اجازه ميدهد. به او كمك كنيد تا زندگي عادي قبل اعم از سركار رفتن، كار خانه و... را انجام دهد. انجام كارهاي هنري هم در اين دوران به حفظ روحيه و تخليه هيجانات منفي كمك ميكند.
معجزه ورزش: ورزش علاوه بر كمك به تقويت جسم، انرژي روحي بيمار و اميد به زندگي او را بالا ميبرد. از ورزش غافل نشويد اما اينكه چه ورزشي براي بيمار شما خوب است را از پزشك او جويا شويد.
تلقين مثبت: براي كمك به رسيدن بيمار به مرحله پذيرش بيماري، شركت در جلسات گروهي افراد مبتلا به سرطان، سرزدن به سايت انجمنها، تقويت اعتقادات و اميد بيمار و... مهم است. در كنار اين استفاده كلامي، پوستر و... كه حاوي جملات كوتاه اميددهنده باشد براي فرد مهم است. كمك كنيد تا بيمار دوره درمان خود را مرحله مبارزه با بيماري بداند كه گذر با صبر و توكل از آن، نتيجه موفقيت در امتحان خدا را خواهد داشت.
3- سومين قسمت مهم وجود ما كه در ايام بيماري دچار چالش ميشود، باورها و اعتقادات ماست. بهداشت معنوي را فراموش نكنيد. باورهاي هر فرد روحيه و افكار او را جهتدهي ميكندكه ميتواند سختترين لحظات را براي فرد قابل هضم كند.
دوران سخت بيماري سرطان هم براي شما زمان امتحان خداست و هم براي بيمارتان؛ پس سعي كنيد با نگاه امتحان به سرطان نگاه كنيد نه بحراني كه هيچكس از پس آن برنميآيد. خدايي كه اين امتحان را طراحي كرده، اگر بخواهد و به نفع شما باشد ميتواند امتحان را پايان دهد. گذشته از اين اگر در امتحان سخت سرطان قرار گرفتهايد بايد به توانايي و قدرت خودتان آفرين بگوييد. اين يعني شما به اندازه سختي بزرگ اين بيماري، بزرگ هستيد در غيراين صورت دچار اين سختي نميشديد. اين حرفها شعار نيست، تجربه بندههاي خوب است كه با همين باورها با آرمش از دوران سخت زندگي خود گذشتهاند. امروز حتي روانشناسان غربي نيز به توانايي ارزشهاي معنوي در كنترل عواطف و احساسات، غلبه بر بيماريها و... اعتراف كردهاند.
اگر بيمارتان روحيه خود را از دست داده و فكر ميكند كه خدا او را فراموش كرده، خدا در حال عذاب اوست و... بهتر است به اين توصيه معنوي كه در امور دنيايي به زير دستان خود نگاه كنيد فكر كنيد و افرادي كه در نزديكي شما هستند و شرايط سختي دارند را به او يادآوري كنيد.
از اين گذشته اگر بيماري و سختي صرفا دليل عذاب خداوند باشد، پس دليل بيماري افراد محبوب خداوند مثل حضرت ايوب كه در تاريخ آمده است، از شدت بيماري كرم به بدن ايشان افتاده بود را چطور ميتوان توضيح داد؟
بعضيها خوش قول هستند و از زمان توفاني مانند دوره درمان سرطان براي قول و قرار گذاشتن با خدا استفاده ميكنند و روزهاي بيماريشان ميشود شروع دوره جديدي از زندگيشان اما بعضيها به قول قرآن بدقول هستند (يونس، آيه12) و قول دوران توفاني زندگيشان را زود فراموش ميكنند. شما بهعنوان يك مراقب دلسوز و آگاه ميتوانيد از فرصت استفاده كنيد و دوران توفاني درمان سرطان را به شروع دوره جديد زندگي بيمارتان تبديل كنيد. براي شروع اين دوره جديد بايد قدم اول را از توبه آغاز كنيد. ممكن است شنيده باشيد كه طبق آيه قرآن، توبه فردي كه در حال مرگ است پذيرفته نيست اما بهتر است بدانيد بيماري سرطان درمانپذير است و پزشكان نميتوانند بهطور قطع درباره بهبودي يا عدمبهبودي آن نظر بدهند. به عبارتي، بيمار سرطاني نشانههاي بيماري را ديده نه نشانههاي مرگ حتمي را و اين يعني شامل اين آيه قرآن نميشود.
کلینیک امید تهران: زمان پایانی زندگی برای هر کس متفاوت است. در آن زمان هر فردی نیاز به اطلاعات و حمایت خاصی دارد. سؤالات و نگرانی های بیمار و اعضای خانواده ی او پیرامون روزهای آخر زندگی باید با تیم درمانی مورد بحث قرار گیرد.
وقتی تیم درمانی ادعا می کند که دیگر سرطان قابل کنترل نیست، آزمایش های پزشکی و درمان های سرطان متوقف می شوند، اما مراقبت از بیمار هم چنان ادامه می یابد. در این زمان مراقبت های بیمار روی فراهم آوردن آسایش برای او متمرکز است و بیمار دارو و درمان های مختلفی را برای کنترل درد و سایر علایم نظیر یبوست، حالت تهوع و تنگی نفس دریافت می کند. بعضی از بیماران در این حالت تمایل دارند که بیش تر در خانه بمانند، در حالی که بعضی دیگر ترجیح می دهند که به بیمارستان و سایر مراکز بروند.
زمان پایانی زندگی برای هر کس متفاوت است. در آن زمان هر فردی نیاز به اطلاعات و حمایت خاصی دارد. سؤالات و نگرانی های بیمار و اعضای خانواده او پیرامون روزهای آخر زندگی باید با تیم درمانی مورد بحث قرار گیرد. اطلاعاتی که در زیر ارائه می شود، می تواند به پاره ای از سؤالات بیمار، اعضای خانواده و مراقبان او در این خصوص پاسخ دهد.
1. تا کی زنده می مانم؟
بیمار و سایر اعضای خانواده او اغلب دوست دارند بدانند که بیمار تا چه مدت دیگر زنده است. این سؤال اساساً سؤالی است بسیار سخت، که نمی توان به راحتی به آن پاسخ داد. عواملی نظیر، محل قرار گرفتن سرطان و وجود سایر بیماری های همراه با آن چه که ممکن است در آینده رخ دهد، تأثیر می گذارد. اگر چه دکترها ممکن است بر اساس آن چه که در مورد بیمار می دانند، بتوانند زمانی را تخمین بزنند، اما برای این کار با تردید عمل می کنند. دکترها از این که در بیمار امیدی کاذب به وجود آورند یا امیدهای او را تخریب کنند در هراسند.
2. چه زمانی مراقب می تواند از متخصصان کمک بگیرد؟
در مراقبت های خانگی مراقب ممکن است به اطلاعات تخصصی نیاز داشته باشد، از این رو مراقب می تواند در موارد زیر با دکترها یا پرستاران بیمار تماس گیرد:
- بیمار به رغم داروهای تجویز شده برای کاهش دردهایش، هم چنان درد می کشد.
- بیمار آرزده به نظر می آید و ناله می کند.
- بیمار در تنفس مشکل دارد و به نظر نگران می آید.
- بیمار قادر به ادرار و خالی کردن مثانه نیست.
- بیمار غش می کند.
- بیمار بسیار افسرده است و راجع به خودکشی حرف می زند.
- مراقب برای دادن دارو به بیمار با مشکل روبه روست.
- مراقب به خاطر مراقبت های زیاد به شدت از پا در آمده، و یا به قدری خسته یا ترسیده است که دیگر تمایلی به ماندن با بیمار ندارد.
- در هر زمان دیگری که مراقب نمی داند که چگونه باید شرایط را اداره کند.
3. از چه راههایی مراقب می تواند برای بیمار آسایش به وجود آورد؟
هر کس نیازهای خاصی دارد، اما بسیاری از احساسات منفی بیماران در شرایط سخت و پایانی زندگی تقریباً یکسان اند. این عواطف شامل ترس از تنها ماندن یا ترس از سربار شدن هستند. آن ها همین طور از این که اعتبار شان پایین آید یا این که نتوانند خود را کنترل کنند، می ترسند.
بعضی از راه هایی که مراقبان می توانند با استفاده از آن ها برای بیمار آرامش فراهم آورند عبارتند از:
- همراه بیمار باشید، با او حرف بزنید، فیلم تماشا کنید، چیزی برای او بخوانید، یا فقط در کنار او باشید.
- به بیمار اجازه دهید تا ترس ها و نگرانی های خود را از مرگ ابراز کند، نظیر ابراز ترس های بیمار از این که خانواده و دوستان خود را ترک می کند. برای شنیدن آن ها آماده باشید.
- راجع به زندگی گذشته ی بیمار حرف بزنید.
- از یاد آوری جنبه های منفی اجتناب نکنید، چون بیش تر بیماران ترجیح می دهند که در حرف هایی که می زنند از دردهایشان نیز سخن بگویند
- به بیمار اطمینان خاطر دهید که اوامرش را در زندگی اجرا می کنید
- از او سوال کنید که آیا کاری هست که بتوانید برای او انجام دهید
- در زمانی که دوست دارد با خود تنها باشد او را تنها بگذارید
4. علایم نزدیک شدن مرگ کدامند؟ مراقب چه کارهایی برای راحتی بیمار می تواند انجام دهد؟
علایم و نشانه های خاصی می توانند به مراقب نشان دهند که مرگ در راه است. این نشانه ها به همراه توصیه هایی برای برخورد با آن ها در زیر ارائه شده است. باید به یاد داشته باشید که بیماران ممکن است همه این علایم و نشانه ها را با هم تجربه نکنند.
به علاوه، وجود یکی یا بیش تر از این علایم ضرورتاً به معنای آن نیست که بیمار در آستانه ی مرگ است. در عین حال یکی از اعضای تیم درمانی بیمار می تواند اطلاعاتی در خصوص علایمی که باید انتظار داشته باشند به مراقبان بدهد:
- چرت زدن، افزایش خواب و پاسخ ندادن به محرکها (به دلیل تغییرات در سوخت و ساز بدن بیمار):
مراقبان و اعضای خانواده می توانند برای زمان هایی که بیمار بیدار است، ملاقات یا مناسبت های خانوادگی را برنامه ریزی کنند. با بیمار به طور مستقیم حرف بزنید، مانند فردی که می شنود، حتی زمانی هم که به حرف های شما پاسخ نمی دهد. بیش تر بیماران حتی در زمانی که قادر به حرف زدن نیستند هنوز میتوانند بشنوند. اگر بیمار پاسخ نمی دهد برای گرفتن پاسخ او را تکان ندهید.
- گیجی در مورد زمان، مکان و هویت افرادی که دوست شان دارد: بی قراری، دیدن افراد یا مکان هایی که وجود ندارند؛ چنگ زدن به تشک یا لباس ( در مواردی ناشی از تغییرات سوخت و ساز بدن بیمار است.)
به آرامی زمان، تاریخ و افرادی که پیرامون او هستند را اعلام کنید. اگر بیمار بی قرار است، در جهت فرو نشاندن بی قراری او تلاش نکنید. آرام باشید و به او اطمینان خاطر دهید. حرف زدن به آرامی ممکن است بیمار را در جهت یابی مجدد کمک کند.
-کاهش روابط اجتماعی و کناره گیری از دیگران (به دلیل پایین آمدن میزان اکسیژن مغز، کاهش فشارخون و آماده شدن روانی برای مرگ): با بیمار به طور مستقیم حرف بزنید. به بیمار اجازه دهید تا بفهمد که شما به خاطر او آن جا هستید. بیمار ممکن است آگاه باشد و بتواند حرف های شما را بشنود، ولی ممکن است نتواند پاسخ دهد. متخصصان معتقدند که دادن اطمینان به بیمار، برای مثال گفتن:«خیالت راحت باشد»، برای او سودمند خواهد بود.
-کاهش نیاز به غذا و مایعات و از دست رفتن اشتها ( به دلیل نیاز کم بدن به ذخیره ی انرژی و کاهش توانایی بیمار در غذا خوردن به طریقی صحیح): به بیمار اجازه دهید که هر وقت دوست داشت غذا بخورد و مایعات بنوشد. اگر بیمار قادر به بلع باشد، خوردن بستنی، آب و آبمیوه باعث خشنودی و تغییر ذایقه ی او می شود. دهان و لب های بیمار را با استفاده از چوبک های آغشته به گلیسیرین و مرطوب کننده های مخصوص لب مرطوب نگه دارید.
- از دست رفتن کنترل ادرار و مدفوع ( به دلیل شل شدن ماهیچه های ناحیه لگن): تا جایی که امکان دارد بیمار را تمیز، خشک و در وضعیتی راحت قرار دهید. از زیر اندازهای یک بار مصرف روی تخت استفاده کنید و هر بار که کثیف شدند آن ها را تعویض کنید.
- تیره شدن رنگ یا کاهش میزان ادرار (به دلیل کاهش عملکرد کلیه یا پایین آمدن مصرف مایعات): مراقب می تواند برای جلوگیری کردن از مسدود شدن مجرای ادرار با یکی از اعضای تیم درمانی مشورت کند. به علاوه، یکی از متخصصان تیم درمانی می تواند در زمانی که مجرای ادرار بیمار به «میل زدن» احتیاج دارد طریقه ی استفاده از آن را به مراقب آموزش دهد.
- سرد شدن پوست در زمان لمس آن، به ویژه دست ها و پاها؛ پوست ممکن است کبود شود، به خصوص در طرفین بدن (به دلیل کاهش گردش خون در بخش های انتهایی بدن): استفاده از پتو می تواند بیمار را گرم نگه دارد. اگر پوست بیمار سرد است ولی بیمار خود احساس سرما نمی کند، مراقب باید آگاه باشد که با استفاده از پتوهای برقی یا زیراندازهای گرما دهنده بیمار را گرم نکند، چون ممکن است باعث سوختگی بدن او شود.
- نفس کشیدن با صدای بلند و خرخر کردن: در این حال نفس کشیدن نامنظم و کم عمق می شود، تعداد تنفس در هر دقیقه کاهش می یابد و تنفس از حالت سریع به کند در نوسان است (به دلیل انباشته شدن ضایعات در بدن که ناشی از کاهش مصرف مایعات یا کاهش گردش خون در اندام هاست).
اگر بیمار را به پهلو بخوابانید و بالش زیر سر و پشت او بگذارید، نفس کشیدن برای او راحت تر می شود. اگر چه خرخر کردن و صدای بلند تنفس ممکن است مراقب را نگران کند، ولی این امر برای خود بیمار باعث پریشانی نمی شود. در بعضی اوقات استفاده از یک منبع خارجی اکسیژن، مانند کپسول اکسیژن، ممکن است مفید باشد. اگر بیمار قادر به بلع است، خوردن بستنی به او کمک می کند.
- سر بیمار را به سمت یک منبع نور قرار دهید ( به دلیل کاهش قدرت بینایی او) و از نورهای غیر مستقیم اجتناب کنید.
- کاهش توانایی در تحمل درد ( به دلیل پیشرفت بیماری در فرد به وجود می آید).
متناسب با تجویز دکتر، داروهای ضد درد را به بیمار ارائه دهید. در صورتی که داروهای تجویز شده برای کاهش درد به نظر ناکافی می آیند با دکتر مشورت کنید. با کمک گرفتن از اعضای گروه درمانی می توانید برای کاهش درد از ماساژ و آرام سازی (ریلکسیشن) استفاده کنید.
- حرکات غیر ارادی (که به آن تشنج یا مایاکلنس (Myoclonus) می گویند)، تغییر در ضربان قلب و از دست رفتن رفلکس های بدن در پاها و دست ها، از علایم دیگر هستند که نشان می دهند مرگ نزدیک است.
5. علایم مرگ بیمار، کدامند؟
-فقدان تنفس یا ضربان قلب
- فقدان حرکت در چشم ها و بزرگ شدن مردمک چشم. پلک ها ممکن است قدری باز بمانند
- فک ها شل می شوند و دهان مقداری باز می ماند
- مثانه و روده ها تخلیه می شوند
- بیمار به لمس کردن و حرف زدن پاسخ نمی دهد. (1)
پی نوشت :
1- USA National Cancer Institute (2009) End - of - life Care: Questions and Answers. US. national Institute of Health www.cancer.gov
منبع: خدابخشی، رامین، (1388)، سرطان و بحران های روانی: سرطان زنگ بیداری، تهران، نشرقطره، چاپ اول